اسلام

تشیع

اسلام

تشیع

روایتی از حضرت علی(ع)درباره سروران امت

امام علی علیه السلام:

سَمِعتُ رَسولَ اللّه‏ِ صلّی اللّه علیه و آله یَقولُ : أنَا سَیِّدُ وُلدِ آدَمَ ، وأنتَ یا عَلِیُّ وَالأَئِمَّةُ مِن بَعدِکَ سادَةُ اُمَّتی ، مَن أحَبَّنا فَقَد أحَبَّ اللّه‏َ ، ومَن أبغَضَنا فَقَد أبغَضَ اللّه‏َ ، ومَن والانا فَقَد والَى اللّه‏َ ، ومَن عادانا فَقَد عادَى اللّه‏َ ، ومَن أطاعَنا فَقَد أطاعَ اللّه‏َ ، ومَن عَصانا فَقَد عَصَى اللّه‏َ؛

از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شنیدم که مى‏فرمایند: من سرور فرزندان آدم هستم و تو، اى على و امامان پس از تو، سروران امّت من هستید؛ هرکس ما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است و هرکس ما را دشمن داشته باشد، خدا را دشمن داشته است، هرکه با ما دوستى ورزد، با خدا دوستى ورزیده و هرکس با ما دشمنى کند، با خدا دشمنى ورزیده است. هرکس از ما اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده و هرکه از ما نافرمانى کند، خدا را نافرمانى کرده است.

(امالی صدوق، ص 384)

روایتی از حضرت علی(ع)درباره ابوذر

ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏) ﻧﺰﺩ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺤﺎﻝ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻏﻔﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﮐﻨﺪ .
ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﭼﻄﻮﺭ ؟
ﻣﻮﻻ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺁﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺟﻬﺖ ﺑﯿﻌﺖ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪﯼ ﺍﻭ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﮐﯿﺴﻪ ﯼ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﯿﻌﺖ ﮐﻨﺪ .
ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﯾﺪ; ﺍﻭﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﻣﻦ ﻋﻠﯽ ﻓﺮﻭﺷﻢ ﻭ ﺁﻣﺪﯾﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﺨﺮﯾﺪ ﻭ ﺩﻭﻡ ﺑﯽ
ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻫﺎ ﺁﯾﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﻋﻠﯽ ﭼﻬﺎﺭ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺍﺳﺖ؟
ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﻦ ﻋﻠﯽ ﻓﺮﻭﺵ ﺷﻮﻡ؟
ﺗﻤﺎﻡ ﺛﺮﻭﺕ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﯼ ﻋﻠﯽ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ .
ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭﺏ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺴﺖ .
ﻣﻮﻻ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻋﻠﯽ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﺳﺖ ﻗﺴﻢ ﺁﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻋﺜﻤﺎن ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺴﺖ ﺳﻪ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺷﮑﻢ ﺧﻮﺩ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ . . .
ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭ ﻟﻘﻤﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ؛ ✖️ﻋﻠﯽ ﻓﺮﻭﺷﯽ✖️ ﻧﮑﻨﯿﻢ . . .

روایتی از امام علی درمورد کارهای بیهوده

علی علیه السلام هنگامی که به سوی کوفه می آمد وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند.

کدخدایان و کشاورزان ایرانی خرسند بودند که خلیفه ی محبوبشان از شهر آنها عبور می کند، به استقبالش شتافتند. هنگامی که مرکب علی به راه افتاد آنها در جلو مرکب علی علیه السلام شروع کردند به دویدن. علی آنها را طلبید و پرسید: «چرا می دوید، این چه کاری است که می کنید؟ ! » .

- این یک نوعی احترام است که ما نسبت به امرا و افراد مورد احترام خود می کنیم. این، سنت و یک نوع ادبی است که در میان ما معمول بوده است.

- این کار شما را در دنیا به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت می کشاند.


همیشه از این گونه کارها که شما را پست و خوار می کند خودداری کنید. بعلاوه این کارها چه فایده ای به حال آن افراد دارد [1]؟


[1] . نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره ی 37.

شاهکار امام علی (ع) در پاسخ به سوال تکراری

شاهکار امام علی (ع) در پاسخ به سوال تکراری

جمعیت زیادی دور حضرت علی (ع) حلقه زده بودند ..

مرد اول

– یا علی ! سؤالی دارم . علم بهتر است یا ثروت؟

حضرت علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.


مرد دوم
– اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟

علم بهتر است یا ثروت ؟

حضرت علی فرمود: علم بهتر است؛
زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.

در همین حال سومین نفر وارد شد، یاعلی علم بهتراست یا ثروت

امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !

نفر چهارم

– یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟

حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.

نوبت پنجمین نفر بود.
یا علی علم بهتر است یا ثروت؟

حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.

نفرششم

یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟

امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد



نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد..

در همین هنگام هفتمین نفر

– یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟

امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.

در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است .

همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌ زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:

یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟

امام فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود .

نفز دهم

– یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟

علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌ اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.
سؤال کنندگان ، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند.

هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند ، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم .


کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص۱۴۲.